خب اینو که میخونید احتمالا میکید بابا این یارو دیگه کیه… ولی خب، خواهش میکنم!
امشب بعد دیدن فیلم مزخرف “تسلا” واقعا به این نتیجه رسیدم که اولین اشتباه جناب نوبل این بود که دینامیت رو به بد کسایی سپرد و دومیش این بنیاد مسخره ای بود که راه انداخته. آخه کی میاد به یکی که تا ته یه علم رفته و بعد سال ها امتحانش رو پس داده کمک میکنه؟؟ مثل این میمونه که بعد از یه تنگه باریک ژنتیکی شروع کنی به بازمانده ها شوکولات دادن. د آخه لامصب اونی که تو رفابت تونسته خودش رو به آخر برسونه رو چه به شکولات! فرقش با مسابقه ی ورزشی اینه که طرف مسابقه میده برای جایزه. نه که چون خونش تو آتیش میسوخته داشته با سرعت فرار میکرده که بخوای بهش جایزه بده.
تو مسابقه ی مصنوعی کمک کردن به بازنده خیلی توجیهی نداره چون هدف برد بوده. تو یه مسابقه طبیعی (زندگی) که کسی برای جایزه کار نمیکنه. اگرم کسی حمایت بخواد اونیه که اون زیر داره دست و پا میزنه و به خاطر شانسش تو قرار گیری تو شرایط محیطی نامناسب داره اون بانک ژنی غنی ش رو از دست میده. قبول دارم، طبیعته و همینیه که هست، با برنامه قبلی و خصومت شخصی اینطور نشده و خب پس عدالته. عواقب رفتاریه که پدران ما و وقایع طبیعی باعث رخدادشون شدن.
خب اینهمه شبه چرت و پرت گفتم که چی؟ چرا اون همه پول رو میدید به کسی که آخر مسیر ایستاده؟ قبول دارم اون هایی که یکبار تونستن موفقیت عظیمی کسب کنن احتمال زیادی تو اینکه با حمایت شما موفقیت بعدی عظیمی کسب کنن رو دارن… ولی چرا همون اول کار اینکارو نمیکنید؟ چرا یکی مثل تسلا باید “پول” نداشته باشه که موفقیت فوق عظیمی خلق کنه؟ واقعا هیچ راهی برای پیدا کردن اون پتانسیل تو دوره قبل از اثبات خودش نیست؟ خب پس خیلی کودن تشریف دارید! خیلی! همونقدر که نظام کنکور و امتحان عقب افتاده و کودنه. البته فکر کنم بیشتر از سر تنبلی قسمت دیگه بدن باشه تا تنبلی ذهن. نمیدونم!
خب هنوز نرسیدیم به اون خط اول. آره آقا منم جزو کسانی هستم که خودم رو بیشتر مستحق اون پول لعنتی میدونم. والا نه برای خرج کردن تو زندگی و فلان، یه میلیون کاری دارم که تا خودم بخوام پول انجام دادنشون رو بدست بیارم، خیلی دیره، برای اون یک میلیون خیلی دیره. حتا ادیسون با اون وضع مالی خوب هم نتونست همچین کنه… خلاصه اگر بزرگ بازو ها برای کار های یدی انتخاب میشن، زیبارویان برای چشمان مخاطب انتخاب میشن، خوش صداها برای نوازش گوش ها انتخاب میشن، چرا تصمیم گیری ها رو به کسی که توانا تره نمیسپاریم؟ شاید چون سزاواری رو نمیشه با چشم و گوش و متر سنجید و لابد هیچ دیگری همچین فردی نیست… البته این هم هست که سزاوار نیست دیگران تاوان اشتباهات فرد توانا رو بدن؛ منتهی که فرد توانا اشتباهات کمتری میکنه، نه؟
بابا این یارو دیگه کیه… هم؟