آواز دهل شنیدن از دور خوش است…
انجام دادن پروژه ها خیلی آسون تر از چیزی که واقعا هستن به نظر میان؛ و این به خاطر اینه که پول، زمان، دانش و امکانات انجام یه پروژه رو در کنار هم در نظر نمی گیریم. و چون برای کسایی که میخوان یه کاریو انجام بدن بیشتر این فاکتور ها دارای محدودیت هستن، از انجام اون کار صرف نظر میشه.
جالبه که این فاکتور ها قابلیت تبدیل شدن به هم رو دارن یعنی مثلا اگر دانش چیزی نباشه میشه با زمان یا پول جبرانش کرد، یا اگر پول کافی برای چیزی موجود نباشه میشه با صرف زمان بیشتری بهش رسید. البته میزان تاثیر هر کدوم بسته به موقعیتش میتونه خیلی متفاوت باشه و مثلا برای یه مقدار کمی صرفه جویی توی هزینه ها، مدت خیلی زیادی زمان لازم میشه که اون پول جبران شه. البته هیچوقت نمیشه یکی از فاکتور هارو از بین برد و مثلا با پول زیاد دانش لازم رو کنار گذاشت یا به سرعت به نتیجه رسید.
چندین بار شده که به خاطر نبودن یکی از مواد، گرون بودن و یا حتا در دسترس نبودنش، مجبور شدم زمان زیادی رو صرف پیدا کردن جایگزینش کنم یا حتا مجبور شدم خودم اون رو بسازم. البته گاهی جایگزین پیدا نمیشه و چاره ای نیست و مجبور میشیم همون هزینه یا زمان رو صرف انجامش کنیم؛ البته که کار هیچوقت به اون مرحله نمیرسه و همیشه یه راهی پیدا میشه! دقیقا مثل وقتایی که میخوریم به در بسته.
الان برای بهبود عملکرد سیستم CG یه ماده ای لازم دارم که قیمتش تو سایت مرجع 560€ هست اونم برای مقدار 5mg ازش . یعنی پنج میلی گرمش هشت و نیم میلیون ناقابل آب میخوره. تازه اونم تو کشور مرجع و وقتی از وارد کننده خریده بشه قیمتش خیلی بیشتر میشه و این به شرطیه که اصلا بشه واردش کرد! این رو هم در نظر داشته باشید که چون کار از جنس R&D هست و کاملا جدیده، هیچ تضمینی نیست فرضیات درست از آب در بیان (بخاطر وجود خطای انسانی، دانش ناکافی از جزئیات پنهان و یا از همه روتین تر خطای مواد و محصولات در کنار هم ). هزینه کردن همچین پولی برای صرفا امتحان فرضیات اصلا منطقی و قابل انجام نیست.
چاره چیه؟ همونطور که گفتم: “جایگزین“؛ و این یعنی زمان و دانش بیشتری لازمه تا کار جلو بره. مثل این پنج شیش سال گذشته که کار اجرایی CG طول کشیده.
بسیار خوب .موفق باشید
لطف دارید، خیلی ممنون استاد