بلاخره به نظر میاد هر طوری شده داریم لاوازیه رو جمعش میکنیم. البته که هنوز دو بخش از سه بخشی که بود تموم نشده. یکیش به نظر گیر خاصی نداشته باشه (امروز گیر خاصش حل شد) ولی اونیکی داره اذیت میکنه… نمیدونم! هم مشکل من هست هم نیست. من مسئول بخشش نیستم به طور مستقیم، ولی خب چون مدیر پروژهم، اگر زودتر حل نشه کل کار زمین میمونه!
البته ددلاین اصلی یکم باز تر از چیزیه که ما داریم براش جمع و جور میکنیم. ولی خب داره ساییده میشیم زیر کارای این! حقیقتا چیزای زیادی هست که اولویت زیادی دارن ولی متوقف شدن تا لاوازیه تموم بشه. از همه مهم تر، زندگیم!!
البته خیلی سعی میکنم پشیمون باشم که چرا قبولش کردم هااا… ولی نمیتونم 🙂
حالا خوبه دانشگاه و کوریدور رو تو سطح قابل قبولی حفظ کردم. ولی خب از کارای فوتوپسین و میکروگراف خیلی عقب افتادم؛ همینطور یکی دیگه که مربوط به لاوازیه است.
امیدوارم که به خوبی تموم بشه و موفقیتآمیز باشه.
خیر است!
4 بهمن 1399