همایش روز ملی زیستفناوری اولین باری بود به یه نشستی دعوت شده بودم! خیلی کیف داشت. الان که وسط جلسه نشستم، یه چیزایی گفته شد که شاید شاید شاید یه تصمیم بزرگ رو که خودمم میدونستم رو برام توصیف کرد که چطور باید اتفاق بیوفته. شاید همون چیزی باشه که گفت با محمدرضا صادقیانی که میشناختم باید خداحافظی کنم، و بذارمش توی صندوق، و حدود ۲۰-۳۰ سال دیگه بیارمش بیرون و اون موقع کارشو شروع کنه… اابته که “ترسم چو باز گردی از دست رفته باشم…”
چیزی که اینجا گفته شد، باعث شد فکر کنم، محمدرضا صادقیانی که باقیمیمونه هم شاید موجود دوست داشتنی ای باشه. البته که باید از صفر شروع کنم… البته نه صفر صفر. بک آپ پلنی که همیشه جلو برده بودم رو باید بیارمش به عنوان برنامه اصلی. چیزی که شاید هر کسی من رو از بیرون میبینه، با اون شخصبت مواجه شده. یه دانشجو زیستفناوری!
البته شاید.. شاید… یه طوفان فکری شدیدا تصویری بود که ببینیم چه میشود!
۲۷ آذر ۱۴۰۰
همایش روز ملی زیستفناوری
دانشگاه تربیت مدرس