Patenting!

یادمه اولین اقدامم برای ثبت اختراع، سال 92 بود؛ با همکار طرح خوارزمی م یه روز ماه رمضون پاشدیم اومدیم تهران برای پیگیری مجوز سازمان غذا و دارو. توی یکی از مراحل کار باید چند ساعت صبر میکردیم… ماهم رفتیم برای ثبت اختراع. شب قیلش توی سایت سازمان خونده بودیم که کل فرآیند اینترنتی شده ولی از هر کسی پرسیدیم گفتن نه برید بهتره. رفتیم و فهمیدیم جدی جدی کل فرآیند اینترنتی شده! از همون هفته (و شایدم روز) دقیقا اینجوری شده بود… ماهم دست از پا درازتر برگشتیم معاونت غذا و دارو و در یک روز بسیار عجیب اداری، تونستیم مجوز سازمان رو برای طرحمون بگیریم (البته مجوز رو گفتن اگر تایید بشه میفرستیم مدرسه و فرستاده بودن ولی مدیرمون فکر کرده بود بیخوده، چهار ماه نگه داشته بود پیش خودش  دیر داد بهمون و قص علی  هذا…).

ثبت اختراع اینترنتی رو همون موقع ها شروع کردیم برای اون طرح، ولی چون عجیب غریب بود، بیخیالش شدیم. دفعه ی بعد سال اول دانشگاه باز پیگیر ثبت همون مورد شدم که خب درگیر کارای دانشگاه شدن باعث شد توی سال دوم ثبتش کنم… و هی صبر کن وارد کارتابل کارشناس بشه… هی صبر کن… بعد چند ماه نظر کارشناس شد که بطور کامل طرح رو افشا نکردی و فلان، اصلاحش کن! منم حال نداشتم باز بشینم بنویسم چون برای همون بار با چند نفر مشورت کرده بودم و میدونستم بهترین نتیجه ماجرا همون بود. بیخیال شدم. اون دفعه اول هدفم بیشتر برای موفقیت طرح توی جشنواره و بلاخره ثبت کردن اختراع(!) بود و دفعه دوم ثبتش برای تاسیس شرکت دانش بنیان و همچنین فروش ایده اولیه… که گذشت.

یه فایده این ثبت اختراع برای ایناییه که هرجا میرن بگن طرف “دارای فلان تعداد ثبت اختراع” و “نخبه ی جوان” و این هاست. شاید خوب باشه ولی خب اصلا به درد نمیخوره. طرحی به درد میخوره که ارزش گذاری شده باشه که اونم به علت تحلیل رفتن بنیاد ملی نخبگان داره کم ارزش تر میشه (به گفته دوستان نخبه). ولی خب طرحی که صاحبش رو نخبه کرده باشه میتونه لاقل برای خدمت مقدس سربازی، مفید واقع بشه. یه فایده احتمالی طرح هم کمک برای پذیرش های تحصیلی به خصوص خارج کشور ه که خب توی لیسانس بدم نمیومد ثبت کنم که اگر خواستم ازش استفاده کنم ،ولی چون هیچوقت بطور جدی به فکر خروج نیوفتادم، پیگیر حدی این ماجرا هم نشدم.

اما الان: بشخصه برای سربازی رفتن و چطور رفتنش 3-4 تا سناریو داشتم همیشه -پروژه پژوهشی، معافیت نخبگی، دانش بنیان، امریه یا حتا خود سربازی- ولی این سناریو ها همیشه برای آینده بود. اما امروز که خدمت مقدس از رگ گردن به اینجانب نزدیک تر است باید بزودی تعین نکلیف بشم که حد اقل بدونم قراره کدوم سناریو رو اجرایی کنم. و ابتدای همه ی این سناریو ها بستگی داره به موفقیتم توی ثبت اختراع! برای بیشتر سناریو هم باید نخبه شناخته بشم (یا طرح ش رو اجرایی کنم) تا بتونم اجراییشون کنم و این داره میگه که وقت اینه که با جدی ترین حالت ممکن همه ی طرح ها رو ببرم برای ثبت. این از این.

یه طرف دیگه ماجرا بحث اقتصادیه داستان ه. اینکه شما یه طرحی رو ثبت کنی و انتظار داشته باشی یه دوست عزیز دزدی نیاد و طرحت رو کپی کنه خیال بسس باطلی ه. اینجا ایران است و رقابت ها نوع خاص خودش رو داره. ولی خب بازم بهترین راه حفظ مالکیت معنوی از ایده همین ثبت اختراع ه، مخصوصا که گفتم مزایای دیگرش هم مد نظر هستش. الان هم زمانیه که دیگه وقتش رسیده که ایده ها رو از نظر اقتصادی اجراییشون کنم یا لاقل رسما کلید بزنم. برای همین لزوم ثبت اخراع در زمان کنونی خیلی احساس میشه.

نکته ی خوبی که وجود داره اینه که مدیرعاملمون گفت پروسه ثبت مقداری آسون تر شده و اگر اینطور باشه امیدوارم زودتر و راحت تر کارای ثبت رو انجام بدم.

انشالله با طرح خوارزمی، CG و MM شروع میکنم و بسته به اینکه چطور پیش بره smallsense ، Deep1 ،  و… هم توی اولویت های بعدی قرار میگیرن.

البته یه مشکلی که هست اینه که یکی از این موارد رو من برای پتنت آمریکا کاندیدا کرده بودم که در اون صورت نباید (فعلا) توی ایران ثبتش کنیم… ولی باید با همکارم در موردش تصمیم بگیریم؛ هیچوقتم نتونستیم قطعیش کنیم ولی امیدوارم این دفعه، نهایی بشه.

نمیدونم واقعا! تا اینجای زندگیم اینجوری فکر میکردم که این طرحا قراره بدرد بخور واقع بشن، بسم الله. الخیر فی ما وقع (اگر خدا بخواهد، حتما).

1398/06/20

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *